چگونه به موضوعات ناخوشایند فکر نکنیم ؟
چگونه به چیزی فکر نکنیم
درست لحظه ای که می خواهید به موضوعی یا شخصی فکر نکنید، تمام دنیا اراده میکند، مبادا لحظه ای از ذهنتان فراموش شود.
مدام با تک تک حرفها و اتفاقات آن را یاداوری می کند.
میخواهید همین الان ازمایش کنید؟ مثلاً به هندوانه فکر نکن. تصویر هندوانه درست جلوی چشمانت ظاهر میشود.
حتی ممکن است آخرین باری که آن را خورده ای به خاطر بیاوری یا خاطره ای به یادماندنی از آن. مثلاً هندوانه سفید پدر در مهمانی یا چیز های دیگر .
اما فکر، آن وقایع یا اشخاص را یادآوری می کند، آن هم درست زمانی که میخواهیم به آن فکر نکنیم.
گاهی اوقات این کار را چندین بار انجام میدهد. چرا؟
چرا و چگونه مغز یادآوری می کند؟
مغز از شیوه کدگذاری استفاده می کند. یعنی برای خودش کد می گذارد. از طریق این کدها بین افراد، اشیا و اتفاقات، رشته های به هم پیوسته ایجاد میکند.
مثلاً اگر فرد به خصوصی در خانواده شما وجود دارد که همیشه هندوانه سفید میخرد، شما در هر موقعیت و مکانی که باشید به محض شنیدن کلمه هندوانه سفید بلافاصله به یاد آن شخص می افتید.
زیرا مغز میان آن دو رشته ای ایجاد کرده که با کد اول یعنی هندوانه سفید سریعا آن را به کد دوم یعنی آن شخص وصل می کند.
پس اولین اقدام ما میتواند فاصله گرفتن از کدهای مرتبط باشد.
اولین راه حل درمان فکر کردن
در واقع این راه حل، اولین قدم درمان فکر زیاد است.
کدهای مرتبط مانند:
آهنگ هایی که آن شخص یا موضوع را به یاد شما می اندازد.
مکان هایی که آن شخص یا موضوع را به شما یاداوری میکند،
اشیایی که این موضوع را خاطر نشان میکند را برای مدتی از خود دور نگه دارید.
دومین راه حل برای فکر نکردن به موضوعی
دومین اقدام این است که آن را تکذیب نکنید و از یادآوری اش عصبانی نشوید.
این یک واقعیت است که تجربه ای دارید که یادآوری آن ناراحتتان میکند.
آیا امکان تغییر مسائل گذشته یا پیش بینی مسائل آینده وجود دارد؟ قطعا خیر.
پس به جای انکار، بپذیرید این مسئله وجود دارد. قطعاً بودنش دنیا را به آخر نمیرساند.
سومین راه حل فکر نکردن به چیزی
اقدام سوم، به عهده گرفتن مسئولیت آن به جای مقصر دانستن خود است. بگذارید بیشتر در این مورد توضیح بدهم.
مقصر دانستن با سرزنش و انتقاد از خودهمراه است. ذهن مدام ای کاش هایی می سازد که چرا فلان حرف را نزدم یا فلان کار را انجام نداده ام.
اما مسئولیت یعنی می پذیرید اتفاقات افتاده و سپری شده است.
دیگر فرصتی را صرف حسرت نکرده؛ ولی می پذیریم که این اتفاق به علت اقدام و رفتار خودمان بوده است. یعنی با رفتار و شرایط طرف مقابل کاری نداریم.
اگر اقدامت درست بوده که ناراحتی ندارد. اما اگر از اقدامت راضی نیستی، آن را میپذیری و یاد میگیری دیگر آن را تکرار نکنی.
چهارمین راه حل
اقدام چهارم، عادت هایت را به مکان وابسته کن.
همین حالا بنشین و لیست اقدامات روزانه ات را یادداشت کن. سپس برای هر کدام یک محل انجام مشخص کن. مثلاً درس خواندن پشت میز، غذا خوردن در اشپزخانه، تلوزیون در پذیرایی، کار با موبایل در اتاق و حتی برای فکر کردن هم مکانی را معین کن، مثلا پذیرایی.
این طوری ذهن شرطی میشود و تنها در همان مکان آن اقدام را گوش زد میکند. بدین ترتیب اگر در اتاق هستی، تنها اقدامات مربوط به اتاق را برایتان یادآور میشود. این تمرین بسیار سازنده است.
پیشنهاد میکنم لااقل به مدت یک هفته به صورت آگاهانه انجام بدهید تا نتایج آن را تجربه کنید. شگفت زده خواهید شد.
پنجمین راه حل: مشخص کردن ترتیب کارها
اقدام پنجم، برای کارهایت ترتیب مشخص کن.
مثلاً بگو بعد از فیلم، ظرف ها را میشورم. بعد از پیاده روی کتاب میخوانم.
اینطوری مغز با حواس جمع، اقداماتت را مدیریت میکند.
چون میداند برنامه داری و نمیتواند هر موقع دلش خواست افکار را در ذهنت به رژه در آورد.
اینجا مغز مانند یک آلارم عمل میکند. از تو میخواهد سریع اقدام اول را به پایان برسانی چون اقدام دومی در راه است.
حتی میتوانی، مدت زمان هم برای هرکدام مشخص کنی.
اقدام ششم، دستور دادن به مغز.
این قدم دستور دادن به مغز نام دارد. یعنی قبل از انجام هرکاری، ابتدا فرمان آن را به مغز میدهیم.
شاید کمی خنده دار به نظر بیاید ولی واقعاً به شرطی شدن مغز کمک میکند.
مثلاً قبل از اینکه مسواک بزنید بگویید میروم مسواک بزنم، بعد آن را انجام دهید. دررا باز میکنم،
درس میخوانم، لباس عوض میکنم، فیلم میبینم و زمانی که نمیخواهی فکر کنی، می گویی فکر نمیکنم.
از این روش برای درمان فکر منفی نیز میتوان استفاده کرد.
اقدام هفتم، استرست را جهت دار کن.
زمانی که قصد داریم به شخصی یا اتفاق مشخصی فکر نکنیم، معمولاً استرس به سراغمان می آید. استرس بنا بر طبیعتش، انرژی را در بدن انسان زیاد میکند و تغییرات فیزیکی ایجاد میکند.
مقاله ۱۰ روش موثر برای مدیریت استرس در کسب و کارو زندگی
انرژی در این زمان جان میدهد برای ورزش کردن. ورزش کمک میکند استرس شما به هیجان تبدیل شود. اگر امکان ورزش کردن ندارید، پیاده روی تند هم در این باره موثر است.
اقدام هشتم، قرص فکر نکردن.
اسم این روش قرص فکر نکردن است.
گاهی اوقات از این افکار مثل قرص استفاده می کنیم.
زیرا تأثیرش مانند قرص فوری است و به همان اندازه هم اثر بخش.
خب چه زمان هایی به سراغ این قرص می رویم؟
یکی از مواقع، زمان انجام کارهایی است که نسبت به آن تعهد داریم ولی علاقه چندانی به انجام آن نداریم.
مثلاً درس خواندن شب امتحان، تغییر پروژه شرکت، تهیه لیست صورت حساب ها و هرکاری که راغب به آن نیستیم.
از آنجا که ذهن هم به دنبال راه فرار است، تا ما را از انجام آن عمل کسل کننده باز دارد، به دنبال قرص و دارویی می گردد تا خود را نجات دهد.
این قرص، همان افکاری است که ذهن جایگزین عمل کسل کننده می کند.
متأسفانه ذهن افکاری را انتخاب می کند که قصد داریم بهشان فکر نکنیم .
انگار تنها چیزی که در ذهنمان یافت میشود همین هاست. اشتباه نکنید، چیزهای دیگری هم در ذهن هست. اما اگر این دسته افکاررا در جای درستی بگذارید تا این همه پخش و پلا نباشند، آن وقت ذهن مدام آن ها را نمی بیند.
بیایید محل مناسبی برای آن درست کنیم. به دوشیوه می توان این اقدام را انجام داد.
راه اول
راه اول ویژه افرادی است که قوه خیال پردازی قوی دارند. به این صورت که در یک جای راحت دراز میکشید. چشمانتان را می بندید و تصور میکنید تمام افکاری که دوستش ندارید را درون جعبه ای قرار میدهید. سپس در جعبه را قفل میکنید و در یک جای امن میگذارید. هر زمان لازم باشد میتوان جعبه را باز کرد و آن ها را بیرون بیاورید. وقت آن رسیده چشمانتان را باز کنید و به کارهایتان برسید.
راه دوم
راه حل دوم، هنگامی که مشغول انجام همان کارهای کسل کننده هستید، یک ورق کاغذ کنار خود بگذارید.
هر زمان آن فکر به خصوص به سراغتان امد، عنوان آن را در حد یک کلمه یا دو کلمه روی کاغذ یادداشت کنید تا در زمان مناسب به آن فکر کنید. این راه حل ساده ولی عملی، خیال مغز را راحت میکند که آن فکر را نادیده نگرفته اید، تنها الآن مشغولیت دیگری دارید و سر فرصت به آن فکر خواهید کرد (که در واقع نیازی نیست).
اقدام نهم، برای کسی تعریف نکنید.
یکی از عادت های غلطی که اغلب بعد از ناراحتی آن را انجام میدهیم، این است که صبر نداریم آن را برای کسی تعریف کنیم. گوشی تلفن را برمیداریم و آن را با آب و تاب برای دوست صمیمیمان تعریف میکنیم.
یاداوری هر اتفاق ناخوشایند، نه تنها آرامتان نمیکند، بلکه غم و خشم شما را نسبت به آن موضوع می افزاید.
اگر واقعاً تصمیم گرفته اید دیگر به آن موضوع فکر نکنید، پس لطفاً آن را به خودتان یادآوری نکنید، همین.
اقدام دهم، دنیا به آخر نمی رسد.
گاهی اوقات آنقدر نسبت به اتفاقات اغراق میکنیم که اگر فردی از کره دیگر پای درد دلمان بنشیند، گمان میکند از این پس دنیا به آخر میرسد.
خیلی راحت فراموش میکنید که قبل از آمدن آن شخص خاص یا رخ دادن آن حادثه دنیا سرجایش بود و زندگی شما روال طبیعی اش را طی میکرد. پس نگران نباشید دنیا هم چنان قصد ادامه دادن دارد.
اقدام یازدهم، تجربه موقعیت های تازه.
تجربه موقعیت های تازه،همیشه انسان را به وجد می آورد. خود را به چالش دعوت کنید. اگر از ارتفاع میترسید، شاید بد نباشد چند باری چرخ و فلک شهربازی را امتحان کنید.
اگر دور از ساحل زندگی میکنید، تجربه قدم زدن و قایق سواری را امتحان کنید.
تفریحات تازه را امتحان کنید. تئاتر ببینید. به سینماهای چند بعدی بروید. بگذارید کمی آدرنالین خونتان زیاد شود.
اقدام دوازدهم، اتفاق بهتری منتظر ماست؟
گاهی اوقات تحت تاثیر حرف های دیگران، افکاری را به مغزمان میخورانیم.
اغلب افراد بعد از جدایی یا اتفاق نامطلوب به ما دلداری میدهند و میگویند اتفاق بهتری منتظر ماست.
این جمله شاید آنقدر ها هم بد نباشد. اما وقتی در این زمان به خصوص به کار میرود، وادارمان میکند مدام در لحظه ها به دنبال اتفاق بهتر باشیم.
به هرکس و هرچیزی به چشم جایگزین فرد یا موقعیت از دست رفته نگاه می کنیم. متاسفانه این موضوع دو پیامد ناخوشایند دارد:
پیامد اول، از دست دادن زمان حال است.
لذت و فرصت لحظه حال را از خودمان میگیریم. در واقع آن را هدر میدهیم. پیامد دوم، پس از نیافتن جایگزین بهترناامید میشویم.
ما دراین زمان مانند چینی ترک خورده هستیم و یک نا امیدی میتواند مارا بشکند.
بیایید از این منظر هم به این موضوع نگاه کنیم که شاید این موضوع از یک اتفاق بدتر جلوگیری کرده است. شاید اگر این ازدواج به سرانجام میرسید، معتاد میشدیم یا صاحب فرزند علیل میشدیم. اگرآن موقعیت مالی را به دست می آوردیم، شاید ورشکسته و مقروض میشدیم. پس همیشه اتفاق بهتری منتظر ما نیست، گاهی از یک اتفاق بدتر پیشگیری می شود.
اگر به دنبال اتفاقات بهتر هستید، معطل نکنید. خودتان آن را بسازید.
اقدام سیزدهم، دروقت های بیکاری تان، پازل حل کنید.
پازل از جمله بازی های فکری است که هنرمندانه ذهن را به خودش مشغول می کند. این روزها پازل ها با تصاویر جذاب وتعداد قطعه های متنوع، در بازار عرضه میشود.
به انتخاب خودتان یکی را خریداری کرده و لحظات بیکاری تان را با آن پرکنید.
نگذارید ذهن بیکار شود و به سراغ افکار نامربوط برود.
اقدام چهاردهم، درمان گیاهی فکر زیاد.
تعدادی گلدان بخرید و از آن مراقبت کنید. گیاهان علاوه بر حس زندگی، تمیزی هوا را به ما هدیه میدهند.
نگهداری از موجود زنده به ما حس مفید بودن می دهد. این مسئولیت تازه به ما یادآوری میکند تنها موجودات جهان نیستیم. دید و ذره بین را از روی خودمان برمیداریم و دنیای بزرگ تری را میبینیم.
اینکه چرا به شخصی فکر میکنیم؟
فکر زیاد باعث چه میشود؟
و اساسا علت فکر کردن زیاد به یک نفر چیست؟
زمانی به سراغ ذهن می آید که به موضوعی زیاد فکر کنیم.
این موضوع دلایل فیزیکی و روانشناختی زیادی دارد. از شکل گرفتن مسیرهای عصبی جدید درباره آن شخص یا حادثه، تا ترس از تنهایی و…
اینکه به چه دلیلی به سراغمان آمده، اهمیت ندارد. آنچه مهم است، این است که بتوانیم به درستی افکارمان را درآن شرایط مدیریت کنیم.
مانند لامپ که نمیدانیم چگونه جریان الکتریسیته در آن کارمیکند، ولی از روشنایی آن بهره می بریم.
این چهارده راه حل، هرکدام به تنهایی میتواند کمک شایانی کند تا بتوانید مجدداً افسار زندگیتان را به دست بگیرید.
درباره خجسته نیا
نویسنده کتاب رگ خواب در مذاکرات٬ مدرس اصول و فنون مذاکره به زبان فارسی و انگلیسی٬ نماینده کالج تربیت مدرس لندن
نوشته های بیشتر از خجسته نیا
دیدگاهتان را بنویسید